چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم..... خانه اش ویران باد
چقدر لذت داره با شادی دیگری شاد باشی
ستاره عزیزم برای نگرانیهات نگران بودم برای گریه هات گریستم برای غم هات غم خوردم
برات دعا کردم برات نذر کردم
خدایا شکرت
خدایا بهت گفتم رفته مشهد آخرین امیدش امام رضاست نذار دست خالی برگرده
نذار بی اعتقاد بشه
حال شب و روزشو میدونستم
ازت ممنونم دعاهامونو بی جواب نذاشتی
ستاره با شادیت خوشحالم
خیلی وقت بود منتظر چنین روزی بودم
توی ذهنم چه نقشه ها داشتم فکر میکردم خیلی روز خوبی برام خواهد بود
اما بی تفاوت بدون هیچ حس مثل بقیه روزهای تکراری زندگیم بود
باید فکر کنم تا آخر ماه رمضون وقت میدم به خودم باید یه تصمیم عاقلانه بگیرم