دل من دیرزمانی است که می پندارد:
"دوستی" نیز گلی است
مثل نیلوفر و ناز،
ساقه ی ترد و ظریفی دارد.
بی گمان سنگدل است آنکه روامی دارد
جان این ساقه ی نازک را
-دانسته-
بیازارد!
ادامه...
یادش بخیر اولین روزی که میخواستم برم مدرسه چه شورو حالی داشتیم.دقیقا 15 سال از اون روز میگذره، آرزو داشتم یکبار دیگه یک روز از کلاس اول رو تجربه کنم. از اونجا که مامانم معلم کلاس اوله تصمیم گرفتم یک روز برم سر کلاسش بشینم . بالاخره تصمیمو عملی کردم با چه شورو هیجانی رفتم مدرسه،صدای بچه ها که از کلاسها میومد با هم قاطی شده بود، منو برگردوند به چند سال پیش ، تمام خاطرات دوران مدرسه از روز اولی که پامو گذاشتم داخل مدرسه تا روز آخری که کارنامه پیش دانشگاهیمو گرفتم تو ذهنم تداعی شد. وارد کلاس که شدم یاد سلام کردن اون موقعهای خودمون افتادم "در باز شد و گل اومد خانم... خوش اومد" همونطوری بچه ها بهم سلام دادن اما بجای خانم... اسممو گفتند . اون موقع که کلاس اول بودم چون قدم کوتاه بود همیشه میز اول میشستم ،اما این بار نشستن ته کلاسو تجربه کردم. رفتم تو فکر حواسم نبود به خودم که اومدم خودمو بین کلی صداقت و پاکی دیدم. دیدم توی این 15 سال چقدر تغییر کردم. یه چیزی برام خیلی جالب بود اینکه دوست داشتن توی دوران بچگی بی منت بود همه رو دوست داشتیم اما بدون اینکه توقعی داشته باشیم . وقتی دیدم بچه ها دورم حلقه زدن برام نقاشی میکشن و شعر میخونن لذت می بردم. افسوس خوردم ، کاش اون مهربونی ، صفا ،صداقت و عشق دوران بچگی رو هنوز داشتم. هر چه که بزرگتر میشیم فکر میکنم روحمون کدرتر میشه در صورتیکه میتونیم همون روح پاک دوران بچگی رو سفید و دست نخورده نگه داریم
زندگی همیشه همین بوده آدم ها همیشه در حسرت گذشته های شیرین هستن مخصصوصا دوران بچگی که آدم تو مسیر سخت زندگی قرار نگرفته مرور زمان و حوادث آدم ها را عوض می کنه
سلام وبلاگ زیبایی دارید واقعا تلاشهای شمارا باید ستود مرسی از این همه تلاش راستی به ما هم سر بزنید وما را از نظرات خود بهره مند سازید مدیریت وبلاگ کامپیوتر
با سلام چند بار می خواستم بیایم ولی باز نشد خب مطلب مناجاتم را نمی دانم خواندید یا نه میلی هم فرستادم نمی دانم رسید یا نه آری بچگی برای سنی خاص نیست همانطور بزرگسالی می توان در بزرگی صداقت بچگی را تجربه کرد مهم نیست که اگر در کودکی از صداقت ندیدن زیان دیدیم با قلب پاک می بخشیم چون دیگران را پاک می بینیم ولی الان وقتی بزرگ هستیم دیگر دیگران را نمی بخشیم ...زیرا!!! آری هیچکس با دوستان صمیمی اش یه دنبال این نوع پاکی ها و صداقت ها می باشد زیبا بود شاید تمام خاطرات بچگی ما همین باشد و از آن صداقت ها و قلبهای انسانهای آن دوران ولی می توان باز بزرگ اندیشید و پاکی کودکی را داشت متشکرم از این همه زیبایی باز اگر فرصت داشتم به شما ایمیل می زنم و منتظر لطف بیشتری از شما هستم بدرود دیدار ویلاگ ما یادتان نره متشکرم/دوست شما هیچکس(مصطفی)
با عرض سلام.هرکسی کودور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.راس میگن بچه ها عینه فرشته میمونن من هم مادر معلم بود.اما معلم علوم دوره راهنمایی.و من هر وقت می رفتم مدرسشون خیس عرق می شدم.اینم یه جورشه دیگه.موفق باشید
سلام عزیزم . با این کارت مارو هم به خاطرات گذشتمون بردی. ای کاش میشد عزیزم . کاش میشد تو بزرگی حالا اینقدر از اون دوران فاصله گرفتیم یکم کودکی بیاموزیم. یا حق.
سلام خوبید دیانا خانم...خوشی...بچگی چه دوران شیرین پاک بود بود معصوم مثل جانماز مادربزرگ...چی بگم...امیدوارشما همیشه شاد واسمونی باشی...ممنون که سرمیزنی...علی علی
سلام خیلی خیلی خیلی خوب بود آخه دقیقا حرف دلم بود/آخ دلم می خواد برگرم اون زمون ها.وای وای خانم اشیب معلم سال اولم اومده بود دانشگاه تا من رو دید یادش اومد گفت تو همون نخودچی کشمشی نه.من که شناخته بودمشون اخ خوشم اومد آخه من واقعا دوستشون دارم.من هر چی دارم از ایشون دارم.این بار بسیار بسیار بسیار از این نوشتت حالیدم موفق باشی بای
سلام دیانا جان خوبی خانمی شرمنده که اینقدر صفحه کامنت دیر باز شد (شرمنده).....در مورد متنت باید بگم ..که بچه ها فقط به یک چیز فکر میکنن که عشق بکارن و عشق درو کنن ...دنبال هیچ چیز نیستن ..زود فراموش میکنن زود دوست میشن حرف دلشون رو میزنن همه حرف ها رو فکر میکنن از دل بر میاد ..به مرور زمان یاد میگیرن که باید دروغ بگن تا دیگران حرف هاشون رو باور کنن یاد میگیرن برای بدست آوردن هر چیزی باید دروغی ابراز عشق کنن مثل بزرگترا قول بدن مثل بزرگتر ها عمل نکنن مثل بزرگتر ها ... اون وقت میخوان که بزرگ بشن میگن دیگه بچه نیستن این شروع برزگ شدن و از حس لطافت بچه ای خارج شدن هستش مستقل شدن و بدون تجربه عمل کردن ...شروع سر خوردگی ها و کدورت هاست ..و سیاه شدن دلها......فعلا
در سراشیبی که نامش زندگیست با همه بیگانگی ها میروم ... در سکوت سرد و غمگین زمان بی هدف بی یار و تنها میروم ... میروم شاید که در دشتی که نامش زندگیست ... بازیابم آنچه را گم کرده ام...
سلام .... قبل از هر حرفی ازت ممنونم که به وبلاگم اومدی و برام کامنت گذاشتی .... وبلاگ زیبایی داری از طراحیش خوشم اومد .. تبریک میگم معلومه که خوش سلیقه هستی ... عزیزم نفرین برای رفتن کسی نیست اگه آرشیو وبلاگم رو بخونی شعرای عاشقانه ی زیادی پیدا می کنی اما حالا من به روزگاری رسیدم که واقعا مزخرفه واسه همین حس و حال کارهام منفی شده .... شما به زودی آلبوم برو گمشو عوضی رو می شنوی با صدای خودم . از من آلبوم دیگه میرم از پیشت هم هفته ی گذشته پخش البته آلبوم مجوز نگرفت و غیر رسمی وارد بازار شد . آبوم بعدی یعنی برو گمشو عوضی با همکاری محسن چاووشی تا تابستان سال آینده به بازار می یاد .
میدونی که آلبوم جدید من به نام ( برو گمشو عوضی ) تا تابستون به بازار می یاد . آلبومه ( دیگه میرم از پیشت ) که پخش شد و از چند سایت ایرونی می تونی لینک آهنگای منو پیدا کنی . آلبومه جدید با همکاری Dj Sohrab .... این آلبوم ۱۰ ترانه داره و بیشتر ترانه ها از خودم هست دو تا از ترانه ها برای من با ارزشترین هستن .... ( برو گمشو عوضی و خودکشی بهترینه ) حالا توضیح بیشتر باشه برای زمانی که آلبوم میاد . راستی موزیک خودکشی بهترینه رو خودم ساختم .... اما بقیه موزیک ها ازDj Sohrab هست . حالا ترانه ی برو گمشو عوضی رو می نویسم برات ... البته ببخشید که اینجا رو پر کردم
برو گمشو عوضی میخوام که آتیش بگیری / میخوام که تنها بشی و تو تنهایی هات بمیری / خیال می کردی نباشی می میرم از دوری تو / حالا خوب نگاه بکن .. بی خیالتم تو بمیری / می گفتی عاشقم شدی میخوای باهام بمونی / می خوای لایقم بشی .. قدر عشقم رو بدونی / دیدی حرفات دروغن .. تمومه کارهات فریبن ؟ / آخه تا کی میتونی تو لجنزار بمونی ؟ / خفه شو حرفی نزن .. حرفای تو تکراریه / چشم تو سرد و از محبت خالیه / قلبت سنگی .. دلت بی رحم .. دست تو یخ / هر قدم که بر میداری پر از ناپاکیه / غصه بخور .. گریه بکن .. این حقته / آه سردی تا ابد همدم آیندته / یه بی مرام .. یه عوضی مثل خودت / عاقبت هم نشین و یابندته / ------------ اینم ترانه ی برو گمشو عوضی !
سلام... یه چند وقتی است سایه تون سنگین شده ... آن نیستین و می بینم که خودت نوشتی... و چقدر صمیمی و راحت به این میگن نثر درست... یادش بخیر زمانی که من از خدا هرچه می خواستم می گرفتم... زمانی که هر چی می دیدم واقعی بود گریه هام پر از پاکی بود کمک کردنام از سر منت نبود... یادش بخیر انسان بودیم روزگاری من و تو مرحمت عالی متعالی یا علی مدد
با سلام از ایمیل شما متشکرم و اینکه منتظر به روز کردنتان هستم به روز کردم/گوژپشت و منتظر ایمیل های بعدی باشید / راستی یکبار دیگر ایمیل خود را وارد کنید
سلام گر بدین سان زیست ، باید پاک من چه نا پاک ام اگر ننشانم از ایمان خود ، چون کوه یادگاری جاودانه بر تراز ، بی بقای خاک. اگه میشه Email بزن. ممنون.موفق باشی.
زندگی رود روانیست روان می گذرد.... آنچه تقدیر من و توست همان می گذرد..... هر سری به سینه ای تکیه کند وقت وداع ...... سر ما وقت وداع تکیه به دیوار کند....... معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش...... پر طاووس قشنگست به کرکس ندهندش... یادمان باشد از این پس خطایی نکنیم..... گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم........
گوش کنید یه قصه دارم براتون، برای خواب بلند شباتون، قصه از یه خواب و رویا یه سفر توی جاده های سبزو بی خطر، سفری با بال قصه به گذشته های دور، بازی های کودکانه، ماهی و تنگ بلور، روزای گرم تابستون بود و گرگم به هوا، بازی قایم موشک دو گروه، سوا سوا، خلاصه شبا وقتی ستاره در می اومد، لحظه های شادی و خنده ی ما سر می اومد.ولی افسوس خیلی زود تموم شد و حالا.....
سلام...ممنونم که بهم خبر دادی... و بایستی که ببخشید که دیر اومدم..!منم تقریبا یه همچین چیزایی یادمه....! ولی نمیشه بر گشت....میدونی دنیا رو با تمام بدیهاش دوست دارم و حاشرم دوباره هرچی سختی که کشیدم رو بازم بکشم ولی برگردم به اون دوران....فدای تو بدرود به زودی آپ میکنم.!
سلام ... پیشاپیش عید سعید فطر رو به شما و همه مسلمانان دنیا تبریک میگم در ضمن تفلد مامانی گولی شما هم مبارکه انشالله نبیره هاش واسش تفلد بگیرن. خیلی خانومی موفق باشی.
سلام من شرمنده ام به خدا افتون رو دیدم ولی از دست همه ناراحت بودم می خواستم میدون رو خالی کنم و برم پی بدبختی خلاصه اینکه مریم باهام کلنجار رفت و باز.... چند سالتونه؟ منم خیلی حسرت اون روزها رو خوردم وقتی که کارنامه پیش دانشگاهیمو گرفتم واقعا اشک جلو چشمام رو گرفت اخه من به جز مدرسه واقعا هیچ تفریحی نداشتم وقتی که درسم تمام شد واقعا حسرتش رو خوردم فقط خاطرات خوش مونده واسم و همینطور یه ذره بد مامان منم معلم کلاس اول سر کلاسش نرفتم ولی خوب دلمم نمی خواد برم چون دخترارو درس میده و اونا هم که فقط بلدن اژیر بکشن خلاصه ببخشید من امروز متوجه شدم ای دی شما تو لیست اددی که اپ رو خبر می دم نیست و جایه دیگت این بوده ماجرا من شرمنده ام یا حق!! عید هم پیشاپیش مبارک باشه
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام عزيزم
اين حقيقته ولی تلخ که وقتی بزرگ می شيم برده قوانين بزرگها يشيم در صورتيکه قوانين کودکی پاک تر و صادقانه تر بودند
به اميد روز ها ی پر شور کودکی در بزرگسالی
راستی اين وب لاگ رو هم ببين برای اعضای بلاگ اسکای می باشد
http://1st-gharar.blogsky.com/
سلام خوبی؟ زیبا بود مثل همیشه. موفق باشی. التماس دعا
زندگی همیشه همین بوده آدم ها همیشه در حسرت گذشته های شیرین هستن مخصصوصا دوران بچگی که آدم تو مسیر سخت زندگی قرار نگرفته مرور زمان و حوادث آدم ها را عوض می کنه
سلام . هر چه که بزرگتر میشیم فکر میکنم روحمون کدرتر میشه در صورتیکه میتونیم همون روح پاک دوران بچگی رو سفید و دست نخورده نگه داریم
...
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
واقعا تلاشهای شمارا باید ستود
مرسی از این همه تلاش
راستی به ما هم سر بزنید وما را از نظرات خود بهره مند سازید
مدیریت وبلاگ کامپیوتر
سلام
امید وارم که همیشه خوش و خرم باشید و هیچ وقت مثل من تنها نباشید
{زندگی شهد گل است زنبور زمان میخوردش انچه میماند برجاعسل خاطره ها است}
تا بعد خدا پشت پناهت
lonely
سلام...جالب بود..موفق و پیروز باشی در پناه حق...
این خاطره ها همیشه برای همه زنده است
با سلام چند بار می خواستم بیایم ولی باز نشد
خب مطلب مناجاتم را نمی دانم خواندید یا نه میلی هم فرستادم نمی دانم رسید یا نه
آری بچگی برای سنی خاص نیست همانطور بزرگسالی
می توان در بزرگی صداقت بچگی را تجربه کرد
مهم نیست که اگر در کودکی از صداقت ندیدن زیان دیدیم با قلب پاک می بخشیم چون دیگران را پاک می بینیم
ولی الان وقتی بزرگ هستیم دیگر دیگران را نمی بخشیم ...زیرا!!!
آری هیچکس با دوستان صمیمی اش یه دنبال این نوع پاکی ها و صداقت ها می باشد
زیبا بود شاید تمام خاطرات بچگی ما همین باشد و از آن صداقت ها و قلبهای انسانهای آن دوران
ولی می توان باز بزرگ اندیشید و پاکی کودکی را داشت
متشکرم از این همه زیبایی
باز اگر فرصت داشتم به شما ایمیل می زنم
و منتظر لطف بیشتری از شما هستم
بدرود
دیدار ویلاگ ما یادتان نره
متشکرم/دوست شما هیچکس(مصطفی)
سلام چه کار خوبی کردی بعضی از ماها یادمون رفته بود دوران مدرسه و بچه گی و تو به یادمون اوردی دستت درد نکنه عزیز خسته نباشی موفق باشی
سلام خیلی عالی شده آدم رو میبره به رویا
موفق باش فدات بای
سلام عزیز
منم اگه یادت باشه تو پستای قبلیم حسرت روزگار کودکیو خورده بودم......
من آزادی عهد کودکی را
همره بال کبوتر ها
ز یزدان بازمیخواهم...............
قربونت
سلام عزیزم راستی من هم به روزم خوشحال میشم بیایی
سلام دیانا جون...
خوبی خانومی؟
خوش به حالت منم خییییییییییییییلی دوست دارم یه باره دیگه تجربه کنم اون روزارو...
ممنون که خبرم کردی خانومی...
بای بای
با عرض سلام.هرکسی کودور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.راس میگن بچه ها عینه فرشته میمونن من هم مادر معلم بود.اما معلم علوم دوره راهنمایی.و من هر وقت می رفتم مدرسشون خیس عرق می شدم.اینم یه جورشه دیگه.موفق باشید
سلام وبلاگ قشنگی داری
موفق باشید و شاد
سلام...بارونیمون کردی یکی طلبت
سلام عزیزم . با این کارت مارو هم به خاطرات گذشتمون بردی. ای کاش میشد عزیزم . کاش میشد تو بزرگی حالا اینقدر از اون دوران فاصله گرفتیم یکم کودکی بیاموزیم. یا حق.
یادش بخیر...
خوشحال می شم باز هم منو مهمان چشمانت کنی
وعده ما زمان دلتنگی، کنار چشمه خاطراتمان...
سلام خوبید دیانا خانم...خوشی...بچگی چه دوران شیرین پاک بود بود معصوم مثل جانماز مادربزرگ...چی بگم...امیدوارشما همیشه شاد واسمونی باشی...ممنون که سرمیزنی...علی علی
سلام
خیلی خیلی خیلی خوب بود آخه دقیقا حرف دلم بود/آخ دلم می خواد برگرم اون زمون ها.وای وای خانم اشیب معلم سال اولم اومده بود دانشگاه تا من رو دید یادش اومد گفت تو همون نخودچی کشمشی نه.من که شناخته بودمشون اخ خوشم اومد آخه من واقعا دوستشون دارم.من هر چی دارم از ایشون دارم.این بار بسیار بسیار بسیار از این نوشتت حالیدم
موفق باشی
بای
سلام دیانا جان خوبی خانمی شرمنده که اینقدر صفحه کامنت دیر باز شد (شرمنده).....در مورد متنت باید بگم ..که بچه ها فقط به یک چیز فکر میکنن که عشق بکارن و عشق درو کنن ...دنبال هیچ چیز نیستن ..زود فراموش میکنن زود دوست میشن حرف دلشون رو میزنن همه حرف ها رو فکر میکنن از دل بر میاد ..به مرور زمان یاد میگیرن که باید دروغ بگن تا دیگران حرف هاشون رو باور کنن یاد میگیرن برای بدست آوردن هر چیزی باید دروغی ابراز عشق کنن مثل بزرگترا قول بدن مثل بزرگتر ها عمل نکنن مثل بزرگتر ها ... اون وقت میخوان که بزرگ بشن میگن دیگه بچه نیستن این شروع برزگ شدن و از حس لطافت بچه ای خارج شدن هستش مستقل شدن و بدون تجربه عمل کردن ...شروع سر خوردگی ها و کدورت هاست ..و سیاه شدن دلها......فعلا
در سراشیبی که نامش زندگیست با همه بیگانگی ها میروم ... در سکوت سرد و غمگین زمان بی هدف بی یار و تنها میروم ... میروم شاید که در دشتی که نامش زندگیست ... بازیابم آنچه را گم کرده ام...
سلام دیانا جون...
خوبی؟موفق باشی...بای بای
سلام .... قبل از هر حرفی ازت ممنونم که به وبلاگم اومدی و برام کامنت گذاشتی .... وبلاگ زیبایی داری از طراحیش خوشم اومد .. تبریک میگم معلومه که خوش سلیقه هستی ... عزیزم نفرین برای رفتن کسی نیست اگه آرشیو وبلاگم رو بخونی شعرای عاشقانه ی زیادی پیدا می کنی اما حالا من به روزگاری رسیدم که واقعا مزخرفه واسه همین حس و حال کارهام منفی شده .... شما به زودی آلبوم برو گمشو عوضی رو می شنوی با صدای خودم . از من آلبوم دیگه میرم از پیشت هم هفته ی گذشته پخش البته آلبوم مجوز نگرفت و غیر رسمی وارد بازار شد . آبوم بعدی یعنی برو گمشو عوضی با همکاری محسن چاووشی تا تابستان سال آینده به بازار می یاد .
میدونی که آلبوم جدید من به نام ( برو گمشو عوضی ) تا تابستون به بازار می یاد . آلبومه ( دیگه میرم از پیشت ) که پخش شد و از چند سایت ایرونی می تونی لینک آهنگای منو پیدا کنی . آلبومه جدید با همکاری Dj Sohrab .... این آلبوم ۱۰ ترانه داره و بیشتر ترانه ها از خودم هست دو تا از ترانه ها برای من با ارزشترین هستن .... ( برو گمشو عوضی و خودکشی بهترینه ) حالا توضیح بیشتر باشه برای زمانی که آلبوم میاد . راستی موزیک خودکشی بهترینه رو خودم ساختم .... اما بقیه موزیک ها ازDj Sohrab هست . حالا ترانه ی برو گمشو عوضی رو می نویسم برات ... البته ببخشید که اینجا رو پر کردم
برو گمشو عوضی میخوام که آتیش بگیری / میخوام که تنها بشی و تو تنهایی هات بمیری / خیال می کردی نباشی می میرم از دوری تو / حالا خوب نگاه بکن .. بی خیالتم تو بمیری / می گفتی عاشقم شدی میخوای باهام بمونی / می خوای لایقم بشی .. قدر عشقم رو بدونی / دیدی حرفات دروغن .. تمومه کارهات فریبن ؟ / آخه تا کی میتونی تو لجنزار بمونی ؟ / خفه شو حرفی نزن .. حرفای تو تکراریه / چشم تو سرد و از محبت خالیه / قلبت سنگی .. دلت بی رحم .. دست تو یخ / هر قدم که بر میداری پر از ناپاکیه / غصه بخور .. گریه بکن .. این حقته / آه سردی تا ابد همدم آیندته / یه بی مرام .. یه عوضی مثل خودت / عاقبت هم نشین و یابندته / ------------ اینم ترانه ی برو گمشو عوضی !
سلام دیانا جوونی میرسی که به ما سر زدی فعلا باییییییییی
سلام...
یه چند وقتی است سایه تون سنگین شده ... آن نیستین
و می بینم که خودت نوشتی...
و چقدر صمیمی و راحت
به این میگن نثر درست...
یادش بخیر
زمانی که من از خدا هرچه می خواستم می گرفتم...
زمانی که هر چی می دیدم واقعی بود
گریه هام پر از پاکی بود
کمک کردنام از سر منت نبود...
یادش بخیر انسان بودیم روزگاری من و تو
مرحمت عالی متعالی
یا علی مدد
خیلی عالی بود ! اگه اجازه بدید من لینکتون رو تو بلاگم گذاشتم
سلام زیبا بود مرسی که خبرم کردی
شاد باشی
واقعا آدما خیلی تغییر میکنن توی ۱۵ سال که خیلی زیاده تویه ۲-۳ سال هم اساسی تغییر میکنن.
آپم سر بزنی خوشحال میشم!!
are vagan yadesh bekhey manam upam bia pisham azizam
افسوس که عمر جاودانی طی شد
سلام دیانا عزیزم.ممنونم که سر زدی.بازم میایی پیشم مهربون؟؟؟آپ کردی خبرم کن باشه؟؟موفق باشی.بدرود
سلام دختر مهربونم...لطف کردی و به سایت ساحل ارامش قدم نهادید ..انشالله همیشه شاداب و تندرست باشید....ارزومند همه ارزوهای شما.....باباعظیمی
می سوزم از این دورویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه می خواهم .....
فیلم لحظه انفجار در اهواز در وبلاگ :
silverboy2020.blogfa.com
با سلام از ایمیل شما متشکرم و اینکه منتظر به روز کردنتان هستم
به روز کردم/گوژپشت
و منتظر ایمیل های بعدی باشید / راستی یکبار دیگر ایمیل خود را وارد کنید
سلام
گر بدین سان زیست ، باید پاک
من چه نا پاک ام اگر ننشانم از ایمان خود ، چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز ، بی بقای خاک.
اگه میشه Email بزن.
ممنون.موفق باشی.
زندگی رود روانیست روان می گذرد.... آنچه تقدیر من و توست همان می گذرد..... هر سری به سینه ای تکیه کند وقت وداع ...... سر ما وقت وداع تکیه به دیوار کند....... معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش...... پر طاووس قشنگست به کرکس ندهندش... یادمان باشد از این پس خطایی نکنیم..... گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم........
این چنین سرخ و لوند بر خار بوتهء خون نشسته ایم..
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم.
,همان یک لحظه ی اول,که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان,
جهان را با این همه زیبایی و زشتی,
بروی یکدگر,ویرانه میکردم.
گوش کنید یه قصه دارم براتون، برای خواب بلند شباتون، قصه از یه خواب و رویا یه سفر توی جاده های سبزو بی خطر، سفری با بال قصه به گذشته های دور، بازی های کودکانه، ماهی و تنگ بلور، روزای گرم تابستون بود و گرگم به هوا، بازی قایم موشک دو گروه، سوا سوا، خلاصه شبا وقتی ستاره در می اومد، لحظه های شادی و خنده ی ما سر می اومد.ولی افسوس خیلی زود تموم شد و حالا.....
دروووووووووووود.به شما دوست عزیز .وبلاگ زیبایی دارید.متن زیبایی هم نوشته بودید .خیلی با احساس بود. فعلا...
سلام چقدر جالب
خوبه این رو حداقل باور کردی جرات گفتن داری
منم بچگی هام رو که یاد میکنم وبا حالا مقایسه میکنم میبینم که واقعا چقدر عوض شدم دیگه ......
لذت بردم خوشحال میشم از حضورت
سلام...ممنونم که بهم خبر دادی... و بایستی که ببخشید که دیر اومدم..!منم تقریبا یه همچین چیزایی یادمه....! ولی نمیشه بر گشت....میدونی دنیا رو با تمام بدیهاش دوست دارم و حاشرم دوباره هرچی سختی که کشیدم رو بازم بکشم ولی برگردم به اون دوران....فدای تو بدرود به زودی آپ میکنم.!
ما همه توی نقاطی مشترکیم(مخصوصا من و شما)...
سلام ...
پیشاپیش عید سعید فطر رو به شما و همه مسلمانان دنیا تبریک میگم
در ضمن تفلد مامانی گولی شما هم مبارکه انشالله نبیره هاش واسش تفلد بگیرن.
خیلی خانومی
موفق باشی.
سلام دیانا عزیزم
جدا خیلی جالب بود .من متاسفانه سرم شلوغ است ان شا الله سر فرصت می نویسم
سلام
من شرمنده ام به خدا
افتون رو دیدم ولی از دست همه ناراحت بودم می خواستم میدون رو خالی کنم و برم پی بدبختی خلاصه اینکه مریم باهام کلنجار رفت و باز....
چند سالتونه؟
منم خیلی حسرت اون روزها رو خوردم وقتی که کارنامه پیش دانشگاهیمو گرفتم
واقعا اشک جلو چشمام رو گرفت اخه من به جز مدرسه واقعا هیچ تفریحی نداشتم وقتی که درسم تمام شد واقعا حسرتش رو خوردم
فقط خاطرات خوش مونده واسم و همینطور یه ذره بد
مامان منم معلم کلاس اول
سر کلاسش نرفتم ولی خوب دلمم نمی خواد برم چون دخترارو درس میده و اونا هم که فقط بلدن اژیر بکشن
خلاصه ببخشید من امروز متوجه شدم ای دی شما تو لیست اددی که اپ رو خبر می دم نیست و جایه دیگت این بوده ماجرا من شرمنده ام
یا حق!!
عید هم پیشاپیش مبارک باشه