یادش بخیر

یادش بخیر اولین روزی که میخواستم برم مدرسه چه شورو حالی داشتیم.دقیقا 15 سال از اون روز میگذره، آرزو داشتم یکبار دیگه یک روز از کلاس اول رو تجربه کنم.
از اونجا که مامانم معلم کلاس اوله تصمیم گرفتم یک روز برم سر کلاسش بشینم . بالاخره تصمیمو عملی کردم با چه شورو هیجانی رفتم مدرسه،صدای بچه ها که از کلاسها میومد با هم قاطی شده بود، منو برگردوند به چند سال پیش ، تمام خاطرات دوران مدرسه از روز اولی که پامو گذاشتم داخل مدرسه تا روز آخری که کارنامه پیش دانشگاهیمو گرفتم تو ذهنم تداعی شد.
وارد کلاس که شدم یاد سلام کردن اون موقعهای خودمون افتادم "در باز شد و گل اومد خانم... خوش اومد" همونطوری بچه ها بهم سلام دادن اما بجای خانم... اسممو گفتند .
اون موقع که کلاس اول بودم چون قدم کوتاه بود همیشه میز اول میشستم  ،اما این بار نشستن ته کلاسو تجربه کردم.
رفتم تو فکر حواسم نبود به خودم که اومدم خودمو بین کلی صداقت و پاکی دیدم.
دیدم توی این 15 سال چقدر تغییر کردم. 
یه چیزی برام خیلی جالب بود اینکه دوست داشتن توی دوران بچگی بی منت بود همه رو دوست داشتیم اما بدون اینکه توقعی داشته باشیم .
وقتی دیدم بچه ها دورم حلقه زدن برام نقاشی میکشن و شعر میخونن لذت می بردم.
افسوس خوردم ، کاش اون مهربونی ، صفا ،صداقت و عشق دوران بچگی رو هنوز داشتم.
هر چه که بزرگتر میشیم فکر میکنم روحمون کدرتر میشه در صورتیکه میتونیم همون روح پاک دوران بچگی رو سفید و دست نخورده نگه داریم
نظرات 62 + ارسال نظر

سلام عزيزم
اين حقيقته ولی تلخ که وقتی بزرگ می شيم برده قوانين بزرگها يشيم در صورتيکه قوانين کودکی پاک تر و صادقانه تر بودند
به اميد روز ها ی پر شور کودکی در بزرگسالی

راستی اين وب لاگ رو هم ببين برای اعضای بلاگ اسکای می باشد
http://1st-gharar.blogsky.com/

مهدی =-=-=-دفتر عشق شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوبی؟ زیبا بود مثل همیشه. موفق باشی. التماس دعا

forgetful شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:34 ب.ظ http://forgetful.blogsky.com

زندگی همیشه همین بوده آدم ها همیشه در حسرت گذشته های شیرین هستن مخصصوصا دوران بچگی که آدم تو مسیر سخت زندگی قرار نگرفته مرور زمان و حوادث آدم ها را عوض می کنه

پریا شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:36 ب.ظ http://www.doneyebarf.persianblog.com

سلام . هر چه که بزرگتر میشیم فکر میکنم روحمون کدرتر میشه در صورتیکه میتونیم همون روح پاک دوران بچگی رو سفید و دست نخورده نگه داریم
...

[ بدون نام ] شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:45 ب.ظ http://shekoohi.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی دارید
واقعا تلاشهای شمارا باید ستود
مرسی از این همه تلاش
راستی به ما هم سر بزنید وما را از نظرات خود بهره مند سازید
مدیریت وبلاگ کامپیوتر

lonely شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:46 ب.ظ http://tanhaiye-ye-ashegh.blogfa.com

سلام
امید وارم که همیشه خوش و خرم باشید و هیچ وقت مثل من تنها نباشید

{زندگی شهد گل است زنبور زمان میخوردش انچه میماند برجاعسل خاطره ها است}

تا بعد خدا پشت پناهت
lonely

چشم سوم شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.chashme-sevom.persianblog.com

سلام...جالب بود..موفق و پیروز باشی در پناه حق...

غریب آشنا شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:56 ب.ظ http://majidd.persianblog.com

این خاطره ها همیشه برای همه زنده است

هیچکس شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:04 ب.ظ http://bofmens.mihanblog.com

با سلام چند بار می خواستم بیایم ولی باز نشد
خب مطلب مناجاتم را نمی دانم خواندید یا نه میلی هم فرستادم نمی دانم رسید یا نه
آری بچگی برای سنی خاص نیست همانطور بزرگسالی
می توان در بزرگی صداقت بچگی را تجربه کرد
مهم نیست که اگر در کودکی از صداقت ندیدن زیان دیدیم با قلب پاک می بخشیم چون دیگران را پاک می بینیم
ولی الان وقتی بزرگ هستیم دیگر دیگران را نمی بخشیم ...زیرا!!!
آری هیچکس با دوستان صمیمی اش یه دنبال این نوع پاکی ها و صداقت ها می باشد
زیبا بود شاید تمام خاطرات بچگی ما همین باشد و از آن صداقت ها و قلبهای انسانهای آن دوران
ولی می توان باز بزرگ اندیشید و پاکی کودکی را داشت
متشکرم از این همه زیبایی
باز اگر فرصت داشتم به شما ایمیل می زنم
و منتظر لطف بیشتری از شما هستم
بدرود
دیدار ویلاگ ما یادتان نره
متشکرم/دوست شما هیچکس(مصطفی)

تنهاترین-تنهایی شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:14 ب.ظ http://tanhataren-tanhaye.persianblog.com

سلام چه کار خوبی کردی بعضی از ماها یادمون رفته بود دوران مدرسه و بچه گی و تو به یادمون اوردی دستت درد نکنه عزیز خسته نباشی موفق باشی

مانی شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.ghasedak.co.sr

سلام خیلی عالی شده آدم رو میبره به رویا
موفق باش فدات بای

زهرا شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.saattanhaie.blogsky.com

سلام عزیز
منم اگه یادت باشه تو پستای قبلیم حسرت روزگار کودکیو خورده بودم......
من آزادی عهد کودکی را
همره بال کبوتر ها
ز یزدان بازمیخواهم...............

قربونت

مسافر سرزمین هیچکس شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:30 ب.ظ

سلام عزیزم راستی من هم به روزم خوشحال میشم بیایی

دوتاشیطون بلا(زهرا( شنبه 7 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:13 ب.ظ http://sheytoon-bala.persianblog.com

سلام دیانا جون...
خوبی خانومی؟
خوش به حالت منم خییییییییییییییلی دوست دارم یه باره دیگه تجربه کنم اون روزارو...
ممنون که خبرم کردی خانومی...
بای بای

حمید دادا یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:46 ق.ظ http://hamidsilver.persianblog.com

با عرض سلام.هرکسی کودور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.راس میگن بچه ها عینه فرشته میمونن من هم مادر معلم بود.اما معلم علوم دوره راهنمایی.و من هر وقت می رفتم مدرسشون خیس عرق می شدم.اینم یه جورشه دیگه.موفق باشید

ستاره یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:19 ق.ظ http://meshky.blogsky.com

سلام وبلاگ قشنگی داری
موفق باشید و شاد

ناگفته ها یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:53 ق.ظ http://mywords2.blogfa.com

سلام...بارونیمون کردی یکی طلبت

مهتاب یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.shabe-sard.blogsky.com

سلام عزیزم . با این کارت مارو هم به خاطرات گذشتمون بردی. ای کاش میشد عزیزم . کاش میشد تو بزرگی حالا اینقدر از اون دوران فاصله گرفتیم یکم کودکی بیاموزیم. یا حق.

نگار (دختر مهتاب) یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:00 ب.ظ http://dokhtaremahtab.blogfa.com

یادش بخیر...

خوشحال می شم باز هم منو مهمان چشمانت کنی
وعده ما زمان دلتنگی، کنار چشمه خاطراتمان...

صلیب نقره ای یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:07 ب.ظ http://silvercross.persianblog.com

سلام خوبید دیانا خانم...خوشی...بچگی چه دوران شیرین پاک بود بود معصوم مثل جانماز مادربزرگ...چی بگم...امیدوارشما همیشه شاد واسمونی باشی...ممنون که سرمیزنی...علی علی

شبنم عشق یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:01 ب.ظ http://lovedrop.blogsky.com

سلام
خیلی خیلی خیلی خوب بود آخه دقیقا حرف دلم بود/آخ دلم می خواد برگرم اون زمون ها.وای وای خانم اشیب معلم سال اولم اومده بود دانشگاه تا من رو دید یادش اومد گفت تو همون نخودچی کشمشی نه.من که شناخته بودمشون اخ خوشم اومد آخه من واقعا دوستشون دارم.من هر چی دارم از ایشون دارم.این بار بسیار بسیار بسیار از این نوشتت حالیدم
موفق باشی
بای

کیا یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:51 ب.ظ http://parastouha.persianblog.com/

سلام دیانا جان خوبی خانمی شرمنده که اینقدر صفحه کامنت دیر باز شد (شرمنده).....در مورد متنت باید بگم ..که بچه ها فقط به یک چیز فکر میکنن که عشق بکارن و عشق درو کنن ...دنبال هیچ چیز نیستن ..زود فراموش میکنن زود دوست میشن حرف دلشون رو میزنن همه حرف ها رو فکر میکنن از دل بر میاد ..به مرور زمان یاد میگیرن که باید دروغ بگن تا دیگران حرف هاشون رو باور کنن یاد میگیرن برای بدست آوردن هر چیزی باید دروغی ابراز عشق کنن مثل بزرگترا قول بدن مثل بزرگتر ها عمل نکنن مثل بزرگتر ها ... اون وقت میخوان که بزرگ بشن میگن دیگه بچه نیستن این شروع برزگ شدن و از حس لطافت بچه ای خارج شدن هستش مستقل شدن و بدون تجربه عمل کردن ...شروع سر خوردگی ها و کدورت هاست ..و سیاه شدن دلها......فعلا

دوتاشیطون بلا(زهرا( یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:56 ب.ظ http://sheytoon-bala.persianblog.com

در سراشیبی که نامش زندگیست با همه بیگانگی ها میروم ... در سکوت سرد و غمگین زمان بی هدف بی یار و تنها میروم ... میروم شاید که در دشتی که نامش زندگیست ... بازیابم آنچه را گم کرده ام...

سلام دیانا جون...
خوبی؟موفق باشی...بای بای

مهندس پرواز مسعود طاهری دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:11 ق.ظ http://marchoolak.blogfa.com

سلام .... قبل از هر حرفی ازت ممنونم که به وبلاگم اومدی و برام کامنت گذاشتی .... وبلاگ زیبایی داری از طراحیش خوشم اومد .. تبریک میگم معلومه که خوش سلیقه هستی ... عزیزم نفرین برای رفتن کسی نیست اگه آرشیو وبلاگم رو بخونی شعرای عاشقانه ی زیادی پیدا می کنی اما حالا من به روزگاری رسیدم که واقعا مزخرفه واسه همین حس و حال کارهام منفی شده .... شما به زودی آلبوم برو گمشو عوضی رو می شنوی با صدای خودم . از من آلبوم دیگه میرم از پیشت هم هفته ی گذشته پخش البته آلبوم مجوز نگرفت و غیر رسمی وارد بازار شد . آبوم بعدی یعنی برو گمشو عوضی با همکاری محسن چاووشی تا تابستان سال آینده به بازار می یاد .

مهندس پرواز مسعود طاهری دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ق.ظ http://marchoolak.blogfa.com


میدونی که آلبوم جدید من به نام ( برو گمشو عوضی ) تا تابستون به بازار می یاد . آلبومه ( دیگه میرم از پیشت ) که پخش شد و از چند سایت ایرونی می تونی لینک آهنگای منو پیدا کنی . آلبومه جدید با همکاری Dj Sohrab .... این آلبوم ۱۰ ترانه داره و بیشتر ترانه ها از خودم هست دو تا از ترانه ها برای من با ارزشترین هستن .... ( برو گمشو عوضی و خودکشی بهترینه ) حالا توضیح بیشتر باشه برای زمانی که آلبوم میاد . راستی موزیک خودکشی بهترینه رو خودم ساختم .... اما بقیه موزیک ها ازDj Sohrab هست . حالا ترانه ی برو گمشو عوضی رو می نویسم برات ... البته ببخشید که اینجا رو پر کردم

مهندس پرواز مسعود طاهری دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ق.ظ http://marchoolak.blogfa.com


برو گمشو عوضی میخوام که آتیش بگیری / میخوام که تنها بشی و تو تنهایی هات بمیری / خیال می کردی نباشی می میرم از دوری تو / حالا خوب نگاه بکن .. بی خیالتم تو بمیری / می گفتی عاشقم شدی میخوای باهام بمونی / می خوای لایقم بشی .. قدر عشقم رو بدونی / دیدی حرفات دروغن .. تمومه کارهات فریبن ؟ / آخه تا کی میتونی تو لجنزار بمونی ؟ / خفه شو حرفی نزن .. حرفای تو تکراریه / چشم تو سرد و از محبت خالیه / قلبت سنگی .. دلت بی رحم .. دست تو یخ / هر قدم که بر میداری پر از ناپاکیه / غصه بخور .. گریه بکن .. این حقته / آه سردی تا ابد همدم آیندته / یه بی مرام .. یه عوضی مثل خودت / عاقبت هم نشین و یابندته / ------------ اینم ترانه ی برو گمشو عوضی !

نگار وآرش دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ق.ظ http://manegah.blogfa.com

سلام دیانا جوونی میرسی که به ما سر زدی فعلا باییییییییی

میر علی دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:49 ب.ظ http://kojast-laili.persianblog.com

سلام...
یه چند وقتی است سایه تون سنگین شده ... آن نیستین
و می بینم که خودت نوشتی...
و چقدر صمیمی و راحت
به این میگن نثر درست...
یادش بخیر
زمانی که من از خدا هرچه می خواستم می گرفتم...
زمانی که هر چی می دیدم واقعی بود
گریه هام پر از پاکی بود
کمک کردنام از سر منت نبود...
یادش بخیر انسان بودیم روزگاری من و تو
مرحمت عالی متعالی
یا علی مدد

My Page / Amin (صفحه خودم) دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:12 ب.ظ http://mypage.blogfa.com

خیلی عالی بود ! اگه اجازه بدید من لینکتون رو تو بلاگم گذاشتم

عسل دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 04:28 ب.ظ http://www.Lov3.blogfa.com

سلام زیبا بود مرسی که خبرم کردی
شاد باشی

امین دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.red-dreams.blogfa.com

واقعا آدما خیلی تغییر میکنن توی ۱۵ سال که خیلی زیاده تویه ۲-۳ سال هم اساسی تغییر میکنن.
آپم سر بزنی خوشحال میشم!!

تینا دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:05 ب.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

are vagan yadesh bekhey manam upam bia pisham azizam

ع.سربدار سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:17 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

افسوس که عمر جاودانی طی شد

تینا سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:14 ق.ظ http://homaye-saadat.persianblog.com

سلام دیانا عزیزم.ممنونم که سر زدی.بازم میایی پیشم مهربون؟؟؟آپ کردی خبرم کن باشه؟؟موفق باشی.بدرود

بابا عظیمی سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:06 ق.ظ http://sahelearamesh.com

سلام دختر مهربونم...لطف کردی و به سایت ساحل ارامش قدم نهادید ..انشالله همیشه شاداب و تندرست باشید....ارزومند همه ارزوهای شما.....باباعظیمی

بهار سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 ق.ظ http://alightnights.blogfa.com

می سوزم از این دورویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه می خواهم .....

سیلور سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:43 ب.ظ http://silverboy2020.blogfa.com

فیلم لحظه انفجار در اهواز در وبلاگ :
silverboy2020.blogfa.com

هیچکس سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:55 ب.ظ http://bofmens.mihanblog.com

با سلام از ایمیل شما متشکرم و اینکه منتظر به روز کردنتان هستم
به روز کردم/گوژپشت
و منتظر ایمیل های بعدی باشید / راستی یکبار دیگر ایمیل خود را وارد کنید

سیاوش سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:01 ب.ظ http://persiangod.blogsky.com

سلام
گر بدین سان زیست ، باید پاک
من چه نا پاک ام اگر ننشانم از ایمان خود ، چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز ، بی بقای خاک.
اگه میشه Email بزن.
ممنون.موفق باشی.

علی سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:17 ب.ظ http://sarzaminedoor.com

زندگی رود روانیست روان می گذرد.... آنچه تقدیر من و توست همان می گذرد..... هر سری به سینه ای تکیه کند وقت وداع ...... سر ما وقت وداع تکیه به دیوار کند....... معرفت در گرانیست به هر کس ندهندش...... پر طاووس قشنگست به کرکس ندهندش... یادمان باشد از این پس خطایی نکنیم..... گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم........

حسام سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:44 ب.ظ http://www.pantheon.blogfa.com

این چنین سرخ و لوند بر خار بوتهء خون نشسته ایم..

علی سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:12 ب.ظ http://jahromboy.blogsky.com

عجب صبری خدا دارد !



اگر من جای او بودم.



,همان یک لحظه ی اول,که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان,



جهان را با این همه زیبایی و زشتی,



بروی یکدگر,ویرانه میکردم.


علی چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:35 ق.ظ http://sarzaminedoor.com

گوش کنید یه قصه دارم براتون، برای خواب بلند شباتون، قصه از یه خواب و رویا یه سفر توی جاده های سبزو بی خطر، سفری با بال قصه به گذشته های دور، بازی های کودکانه، ماهی و تنگ بلور، روزای گرم تابستون بود و گرگم به هوا، بازی قایم موشک دو گروه، سوا سوا، خلاصه شبا وقتی ستاره در می اومد، لحظه های شادی و خنده ی ما سر می اومد.ولی افسوس خیلی زود تموم شد و حالا.....

مسلم چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:16 ق.ظ http://lovepoem.blogsky.com

دروووووووووووود.به شما دوست عزیز .وبلاگ زیبایی دارید.متن زیبایی هم نوشته بودید .خیلی با احساس بود. فعلا...

گناه مقدس چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ق.ظ http://www.sinsainet.blogsky.com

سلام چقدر جالب
خوبه این رو حداقل باور کردی جرات گفتن داری
منم بچگی هام رو که یاد میکنم وبا حالا مقایسه میکنم میبینم که واقعا چقدر عوض شدم دیگه ......
لذت بردم خوشحال میشم از حضورت

کسی که هویتش گمشده چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:56 ق.ظ http://http://hoviyat-i-gomshodeh.persianblog.com

سلام...ممنونم که بهم خبر دادی... و بایستی که ببخشید که دیر اومدم..!منم تقریبا یه همچین چیزایی یادمه....! ولی نمیشه بر گشت....میدونی دنیا رو با تمام بدیهاش دوست دارم و حاشرم دوباره هرچی سختی که کشیدم رو بازم بکشم ولی برگردم به اون دوران....فدای تو بدرود به زودی آپ میکنم.!

پاییز چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:12 ق.ظ http://www.payiz.com

ما همه توی نقاطی مشترکیم(مخصوصا من و شما)...

مازیار چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ق.ظ http://future2010.blogsky.com

سلام ...
پیشاپیش عید سعید فطر رو به شما و همه مسلمانان دنیا تبریک میگم
در ضمن تفلد مامانی گولی شما هم مبارکه انشالله نبیره هاش واسش تفلد بگیرن.
خیلی خانومی
موفق باشی.

صبا چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.yaddashtam.blogsky.com

سلام دیانا عزیزم
جدا خیلی جالب بود .من متاسفانه سرم شلوغ است ان شا الله سر فرصت می نویسم

داود خان چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:05 ب.ظ http://jeenet.tk

سلام
من شرمنده ام به خدا
افتون رو دیدم ولی از دست همه ناراحت بودم می خواستم میدون رو خالی کنم و برم پی بدبختی خلاصه اینکه مریم باهام کلنجار رفت و باز....
چند سالتونه؟
منم خیلی حسرت اون روزها رو خوردم وقتی که کارنامه پیش دانشگاهیمو گرفتم
واقعا اشک جلو چشمام رو گرفت اخه من به جز مدرسه واقعا هیچ تفریحی نداشتم وقتی که درسم تمام شد واقعا حسرتش رو خوردم
فقط خاطرات خوش مونده واسم و همینطور یه ذره بد
مامان منم معلم کلاس اول
سر کلاسش نرفتم ولی خوب دلمم نمی خواد برم چون دخترارو درس میده و اونا هم که فقط بلدن اژیر بکشن
خلاصه ببخشید من امروز متوجه شدم ای دی شما تو لیست اددی که اپ رو خبر می دم نیست و جایه دیگت این بوده ماجرا من شرمنده ام
یا حق!!
عید هم پیشاپیش مبارک باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد