من و خدا


شبی،خواب دیدم :فقط من و خدا در ساحل با هم قدم می زدیم.
پرده هائی از زندگی ام در اسمان ظاهر شد؛با ظهور هر پرده رده پاهائی بر شنهای ساحل ایجاد
می گشت.گاهی دو وگاهی یک ردپا شکل میگرفت،من پریشان شدم زیرا دیدم که در نشیب های
زندگی ام وقتی از خستگی و شکست و اندوه رنج می بردم فقط یک ردپا وجود داشت ،از این رو
به خدا گفتم :خدایا تو به من قول دادی اگر تو را بخوانم ،اگر تو را صدا بزنم ،اگر تو را دنبال نمایم
تو همیشه با من خواهی بود وهمیشه با من راه خواهی رفت ولی در بدترین بحرانهای زندگی ام
فقط یک رد پا بر شن باقی مانده است .چرا انگاه که به شدت به تو نیاز داشتم تو انجا با من نبودی ؟
خدا پاسخ داد : ان زمان که تو فقط یک رد پا می دیدی ،تمام مدت بر دست هایم و در اغوشم تو را
حمل می کردم.


بارها این نوشته رو در جاهای مختلف دیدم و شنیدم
برام شنیدنش و خوندنش لذت بخش بود
اما میتونم بگم دونه دونه این کلماتو با تمام وجودم حس کردم
میگن هر اتفاقی یه زمانی داره هر زمان که وقتش برسه خدا اونو بهت نشون میده
شاید من خیلی عجله داشتم یا شایدم خدا میخواست منو امتحان کنه
اما  تو این چند وقت که درگیر یه سری مشکلات بودم خدا رو در کنارم  احساس کردم
اما از لحظه ای که فهمیدم خواسته ای که از خدا خواستم بهم نداده  خودمو در آغوشش دیدم
همه چی واسم تموم شده بود اما هنوز امید وارم بودم
اگه پست قبلیمم خونده باشید نوشته بودم دلم روشنه
از اولش خدا خواستمو برآورده کرده بود اما میخواست این اتفاقاتو وسیله  ای قرار بده برای باز کردن چشمام
تو این جریان من خیلی درسها گرفتم
و خیلی ها کمک کردند  تا با خودم کنار بیام
پدرم ،مادرم ، دوستانم و یک زن و شوهر مهربون که دوست دارم تو پست بعدی راجع به این دو نفر بگم


پ.ن: یکی از دوستان کامنت گذاشته بود
اگه از خدا چیزی بخوای خدا بهت میده ... اگه نداد بهترشو میده .... اما اگه گفت صبر کن حتمی میخواد سورپرایزت کنه
واقعا سورپرایز شدم طوری که فکرشم نمیکردم
باز هم میگم خدایا شکرت

نظرات 53 + ارسال نظر
صفابانو سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.paize-zard.blogfa.com

یادته گفتی بهم تا شقایق زندست زندگی باید کرد
نیستی سهراب ببینی که شقایق هم مرد
دیگه با چی کسی رو دلخوش کرد
سلام واقعا نوشته ی زیبایی بود واقعا لذت بردم خوشحال می شم که یه قدمی هم توی پاییز زرد من بزنین و یه شمع برای شبای تنهاییم روشن کنین منتظرم

دنیا پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ب.ظ

بسیار زیبا تزیین شده
و مطالب خواندنی قشنگی داشت
اینم از من داشته باش
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب

النا چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:29 ق.ظ

خیلی ماهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد