cut

یه شب خواب دیدم همه ازم فرار می‌کنن من میرم پیششون اونا ازم دور میشن توی خواب خیلی‌ گریه کردم اونقد رکه با گریه از خواب بیدار شدم واقعا داشتم اشک می‌ریختم 

نمیدونم خوابم ربطی‌ به این موضوع داشته باشه  ولی‌ در عرض یه هفته همه چی‌ به هم ریخت

فکر نمیکردم با یه اتفاق ۲ تا از دوستای عزیزو قدیمیمو باهم قطع رابطه کنن

حتی هضمش هم برام سخته چه برسه باور کردنش

نمیدونم با اتفاقایی که دورو برم می افته خدا چه چیزی رو میخواد بهم نشون بده   

فقط این چند وقته حس میکنم چقدر وابسته به مامان و بابا شدم 

وقتی ازشون حتی برای چند ساعتم  دور میشم دلم براشون تنگ  میشه 

 

پ.ن: ممنون دوستای خوبم از همدردیتون  دعا کنید فقط