خدایا شکرت

فکر کنم بیشتر از دو هفته شد
اومدم بگم اون چیزی که  میخواستم خدا بهم نداد اما عوضش فهمیدم خیلی چیزا دارم که باید قدرشونو بدونم
وجود دو تا فرشته توی زندگیم برام همه چیزه
پدرو مادرم
مادری مهربون که هر چی بگم کم گفتم
وقتی تو بغلش گریه میکردم از گریه ها و ناله هام اشک تو چشماش جمع شده بود اما فقط دل داریم میداد
پدرم که واقعا بزرگترین تکیه گاهم تو زندگیمه فقط دنبال راهی بود که آرومم کنه
از اینکه چیزی که  از خدا خواستمو بهم نداد حس بدی ندارم اما به محض اینکه مامان باهام صحبت میکنه بهم قوت قلب میده اشکم سرازیر میشه
بغض میکنه میگه بگو چرا گریه میکنی
میگم مامان من راضیم یک کم برام سخته اما اشکام بی اختیار میاد اما مامان دلم روشنه
مامان میگه منم همینطور
ولی تو دلم داد میزدم مامان من اشک شوق میریزم واسه اینکه تو و بابارو دارم
مامان گفت اگه به خدا اعتماد داری اگه ایمان داری خودتو بسپار بهش
توکل کن
فقط  تو رو به خدا گریه نکن تو گریه میکنی بابات خیلی ناراحت میشه
 خدایا شکرت واسه همه داده هات و نداده هات
میدونم بهتر از چیزی که خواستمو برام فراهم خواهی کرد

نظرات 36 + ارسال نظر
کیا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ق.ظ http://parastouha.persianblog.com

انگار من اووووووووووووووووووولم

کیا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ق.ظ http://parastouha.persianblog.com

خوب من اول اومدن و میبینم کسی در این سالن حاظر نیست همه رفتن شکلات بخورن:)) نوش جونشون بخورید .. انشالله همگی جوش بزنید:))

کیا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:43 ق.ظ http://parastouha.persianblog.com

خوب حالا که کسی نیست من اینجا تنهام به جای سخنرانی
با خودت تنهایی حرف میزنم
این بهترین و زیباترین جمله ای بود که من از تو شنیدم
میدونی پدر و مادر بهترین و قیمتی ترین چیزی هست که تو زندگی میتونه وجود داشته باشه و هیچکس نمیتونه جای آنها رو بگیره عاشقانی واقعی
هیچکس جز این دونفر محرم راز رازهای ادم نیستن
و هیچوقت بد آدم رو نمیخوان .. این رو بدون تمام عزت و ارزشی که در زندگی داری فقط برای وجود اوناست
که اگر نباشن نزدیکترین کس های آدم هم دوست به حساب نمیان و فقط برای دقایقی بیشتر حاظر به تحمل انسان نیستن
پس قدرشون رو بدون و حتما در ابراز علاقه کوتاهی نکن و بهشون بگو چقدر برات عزیز هستن و دوستشون داری
منتظر نوشته های خوبت هستم .. فعلا

پریسا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ق.ظ http://www.nimeyepenhan.persianblog.com

سلام گلکم .....
خوش به حالت .....
بهت حسودیم شد .....
چون خیلی خدا دوست داره ......
چون یه بنده خوبی ......
چون راضی هستی به رضای او ......
انشاالله همیشه موفق و شاد باشی ......
قدر دوتا فرشته زندگیت رو خیلی خیلی زیاد بدون ......
در پناه حق ......

پریسا پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:53 ق.ظ http://www.nimeyepenhan.persianblog.com

راستی ......
منم به روزم .....
با یه درد دل ساده .....
همه حرفم تو یه عکس .....

حضرت عشق *--* روزبه پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:39 ق.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

سلام
به مناسبت ای روز بزرگ میخونه ی * حضرت عشق *
آپ شد
منتظرتم
منتظرم نذاری زیاد ها ؟
قبانت
موفق باشی
فعلا.......
-----یا حق ! ---------

یوسف جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ق.ظ http://nimrang.blogfa.com

سلام دیانا دوست من
بار اول هست که از وبلاگت دیدن می کنم
مطلبی که نوشتی خیلی ساده است وخیلی قشنگ
خوشحالم که با دوستی اشنا میشم که عاشق پدر و مادرشه
راستی!
خلق را زان سو به تو بدخو کند
تا تو را ناگاه رو انسو کند
وقت کردی ما رو خوشحال کن

صورتک جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:59 ق.ظ http://3oratak.persianblog.com

خدا رو شکر کن..
مادر داری...
من رو دامن کی گریه کنم؟؟
من کیو بغل کنم؟؟
خدا رو شکر کن..
راستی من شناختی..
گه گداری اینجا می نویسم..
صادق فراموش شده ام..
یا علی

مهرداد جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.godboygod.com

چشمانش را باز می کند

...آی ای مخلوق، اینجا زمین است

صدای گریه اش را می شنوی؟

.می داند که پای بر چه سرایی گذارده

.باز گریه می کند

.می خواهد همان گل باشد در دستانٍ خدا

****

روزی روزگاری پشت پنجره ی خوشبخت...

فاطمه جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:40 ق.ظ http://yek-teke-tanhaiy.blogsky.com

سلام خانومی
خوبی؟
تولد یک تکه تنهایی یه سری بزن بهم
فعلا

مرد پاییزی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ب.ظ http://autumn.blogfa.com

پدر و مادر... مقدس ترین نام ها روی زمین...

سینا جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ب.ظ http://bon1.blogsky.com

وقتی می بینم نمی تونم به دوستم کمک کنم
از خودم بدم میاد
ما طاقت گریه ی هیچ کسی رو نداریم
پدر و مادر و خدا رو داری .....

yeki جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ب.ظ http://someone-y.persianblog.com

سلام.اولین باره که اینجا میام.چقر احساست راجع به ۲ تا فرشته ی زندگیت رو قشنگ نوشتی.منم این احساسا رو دارم ولی هیچ وقت بهشون نمیگم.نمیدونم چرا.

خانومی وآقایی یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:37 ق.ظ http://khanomivaaghaii.blogsky.com

سلام دیانا جونم..خوبی؟؟؟الهی بگردم.بعض واسه چی؟؟میدونم خیلی سخته ولی باید توکل کرد بر خدا شاید صلاحت در اینه!!قدر پدر مادرتو بدون..خیلی گلن....حالا نگفتی آرزوت چی بود؟؟؟
راستی ولنتاین گذشته و سپندارمذگان امروزتم مبارک....
ما آپیم..منتظرتم.....ایشالا به آرزوت برسی بوووووووووس

Lonely یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:53 ق.ظ http://tanhaiye-ye-ashegh.blogfa.com

سلام
امیدوارم که همیشه خوش و خرم باشید و هیچ وقت مثل من تنها باشی.
از اینکه بهم سر زدی خیلی ممنونم. خیلی خوشحالم کردی. ای کاش میگفتی کدوم ا خوبن و کدوم ا قابل تجدید نظر.
گذرت خورد بازم یه سر اونورا بیا.
تا بعد خدا پشت و پناهت Lonely

الهه باران یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:54 ق.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام دیانا جونی
نازی...مامان بابا ها بهترین نعمت هایی هستن که خدا بهمون هدیه داده
پس بهتره همیشه قدرش و بدونیم
موفق باشی عزیزم

دل شکسته یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:20 ب.ظ http://www.bi-payan.blogfa.com

سلام خوبین
دیانا خانم

مرسی از لطفتون
موفقب اشین فعلا

زهرا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://zahra-rp.persianblog.com

سلام دیانای خوبم...
خیلی خوشحالم که طرز تفکر درستی داری...واقعا همینطوره...هیچ کی تو دنیا مثل پدر و مادر نمی شه و هیچ کی مثل اونا غم آدم رو نمی خوره...قدرشون رو بدون...بودن اونا خودش یه نعمت خیلی بزرگه...
انشالله که هر چی به صلاحت هست واست پیش میاد خانومی...
مواظب خودت باش

مصطفی هیچکس یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:48 ب.ظ http://bofmens.mihanblog.com

سلام دیانای عزیز

حکمت خدا بسیار زیاد است و در قرآن بارها اشاره شده است و اینکه حکمت شاید بعضی مواقع جلوتر از تقدیر ما باشد....
من هم با نظرت کاملاْ موافقم

زهرا دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:41 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام عزیزمممممممممممممم
قربونت برممممممممممممممممم
دلم اینقده واسه ات تنگییده که نگو...
گلم میدونی که کم میتونم آن شم.اما الان که اومئم و کامنتتو حوندم نمیدونی چقده دلم هواتو کرد
ایشالا خدا هر چی میحوایی البته اگه به صلاحته رو بده.
حدا خکیشه بهارینا رو واسه بنده هاش میخواد.
قربونت برم
***********************فعلا*********************

مصطفی هیچکس سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:26 ب.ظ http://bofmens.mihanblog.com

سلام دیانای عزیز

وب بروز شد

مرجان چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:42 ق.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام دوست جون
نمی دونم چرا از نویسنده وبلاگهایی که توی نوشته هاشون خدا رو شکر می کنن خیلی خوشم میاد .
آفرین دختر خوب ! این کار رو همیشه انجام بده
بای بای

رضا چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:41 ب.ظ http://reza169.blogsky.com

سلام
خوبی دیانا جون؟
ممنونم از حضور سبزت
الان شدی دختر خوب حرف گوش کن
قربونت
فعلا
بای

از تبار درد چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام دیانا
امیدوارم که خوب باشی
خیلی وقته که آپم و منتظر
راستی
نمیخوای آپ کنی

میر علی پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:12 ق.ظ http://tavaf.persianblog.com

سلام
خد ابکشه هر کی اشک ت ودختر عمو رو در اورده

شب یلدا پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:13 ق.ظ http://shabeeyaldaa.blogfa.com

بعد نود و بوقی
م ر غ س ح ر به روز شد

دفتر عشق پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

و باز در یک عصر پاییزی دلم گرفته است....
دلی که همچو برگهای درختان پاییزی زرد و خشک و خسته است ...
آری دل شکسته ام بدجور گرفته است.....
قدم میزنم در کوچه پس کوچه های شهر پر از سکوت...
یک غروب سرد و بی روح پاییزی ، یک دل عاشق ولی تنها و دلتنگ با کوله باری از غم و غصه و یک سوال بی جواب!
قدم میزنم و به سرنوشت خویش می اندیشم!
و باز در یک غروب پاییزی دلم بدجور برای تو تنگ شده است....
دلم برای آن دل بی وفایت تنگ شده ، نمیدانم چرا ولی بدجور دلم هوای تو را کرده است....
یک عصر سرد پاییز ، یک نیمکت خالی ، و برگهای زردی که با همان نسیم آرام باد بر زمین میریزند....!
یک بغض غریب در گلویم ، یک احساس بر باد رفته در وجودم ، یک رویای محال در خیالم ، با پاهای خسته و دلی نا امید از این زندگی همچنان قدم میزنم با همان دل شکسته و دلتنگ.....
دستان خالی ام ، قلبی پر از آرزو در دل اما نا امید ، صحنه تلخ غروب در میان برگهایی که از درختان می افتند....
دلم خیلی گرفته است و دلتنگ تو هستم عزیزم....
بیا و با حضورت دستان گرمت را در دستان سردم بگذار ، این پاییز سرد را بهاری کن ، و به این برگهای زرد و خسته جانی تازه ببخش.....
بیا تا دوباره با دلی پر از امید و دلگرمی با حضور تو اینبار عکس پاییز را زیباتر از بهار برایت نقاشی کنم....

نگار جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.negariina.blogfa.com

و باز همه چیز از نو شروع شد...سلام من اپم خوشحال میشم بیای

م ه د ی جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.kojast.persianblog.com

سلام
م مثل مادر

خاطره شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:36 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com

سلام عزیزم
چه جالب....میدونی من هم این روزا یه چیزی از خدا میخوام که البته چند ماه دیگه نتیجه اش معلوم میشه ..اما دقیقا حس تو رو پیدا کردم
خوشحالم که چیز بهتری رو پیدا کردی

آتنا یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ http://vatena.blogfa.com

سلام دیانای عزیزم
نمی دونم از خدا چی خواسته بودی که نداد. ولی مطمئنم که توی ندادنش خیری بوده . خدا هیچ وقت بده بنده هاشو نمی خواد . قدر پدر و مادرت رو بدون که گوهر هایی هستن بی نظیر مثل همه پدر مادرها .
ببخشیدها مثل اینکه جدیدا رسم شده زائر خودش بره دیدن دوستاش نه ؟ مثلا باید میومدید دیدنم .

مسعود طاهری سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:41 ب.ظ http://www.marchoolak.blogfa.com

سلام دیانا خانوم گلم ... خوبی ؟ خبری ازت نیست دخترم ... به من سر نمیزنی ... افشین هم رفت خبرداری ؟
وقت کرد بیا سمت من دوست نازم .. قربونت بای

مسعود طاهری سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://www.marchoolak.blogfa.com

اولش نخونده کامنت گزاشتم اما حالا که خوندم خوشحالم که می بینم دختری به این خوبی دارم ... آفرین قدر بابا و مامانو بدون و سلام منم بهشون برسون . یه جایی خوندم که میگفت :‌
اگه از خدا چیزی بخوای خدا بهت میده ... اگه نداد و یه بهترشو میده .... اما اگه گفت صبر کن حتمی میخواد سورپرایزت کنه ... حالا حتمی واسه توام همچین برنامه ای داره دیگه

صفحه دوست داشتنی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:02 ق.ظ http://safe-doosdashtani.persianblog.com

سلام..خیلی ببخشید یه مدت این وبلاگ رو یادم رفته بود..از بس پیشم نمی یای دیگه :دی ....متن هم خوب بود.آدم باید تو همه کارها به خدا توکل کنه....موفق بشی.بدرود.

نگین سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:03 ق.ظ http://eshghsadeh.blogfa.com

سلام دوست من خسته نباشی وبلاگ خیلی زیبایی داری
واقعا خوش سلیقه هستید
اگه تونستید به منم سر بزن خوشحال می شم
بای دوست مهربونم

غظنفر دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:38 ب.ظ

سلام
اولین بارم هست که به وبت میام
/
/
/
/
زیباست ولی پربار نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد