دل من دیرزمانی است که می پندارد:
"دوستی" نیز گلی است
مثل نیلوفر و ناز،
ساقه ی ترد و ظریفی دارد.
بی گمان سنگدل است آنکه روامی دارد
جان این ساقه ی نازک را
-دانسته-
بیازارد!
ادامه...
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon age be tabadol link moafeghi mano az in mozoh ba khabar kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam behshad bye
ممنون که بهم سر زدی و خیلی ممنون از شعر قشنگی که برام نوشتی
... یه مدت مطالب وبلاگ یکنواخت شده بود گفتم یه تکونی بهش بدم و یه خورده تغییر و تحول ایجاد کنم توش ! این شد که تقریبا این پنج پست آخری که نوشتم با نوشته های دیگه یه خورده فرق می کنه... ... به نظر من اگه دروغ رو از زندگی آدمای امروزی اگه بگیریم انگار برق رو از زندگی آدما برداشتیم !!!
حالا چرا داری از دروغ می نالی ؟ چیزی شده ؟!! ... دلیل اینکه آدما به همدیگه دروغ میگن ... دقیقا نمی دونم چی بگم دلیلشو ، ولی به نظر میاد که آدما به اون دنیا فکر نمی کنن که اینکارو میکنن ! و شایدم دلایل بسیار بسیار زیاد دیگه
سلام تو دنیای آدم بزرگا نمیشه با راست گویی محض جون سالم به در برد! من میخوام برگردم به کودکی. نمیشه! کفش برگشت برای پای ما کوچیکه! پل برگشت توان وزن مارو نداره! پیروز باشی.
اگه چوابشو پیدا کردی به منم بگو ... یه جایی خوندم ادما خیلی عجیبن وقتی بچن دوست دارن زودتر بزرگ بشن اما وقتی بزرگ شدن مدام حسرت بچگی ها رو می خورن ...جدا هااااااااااااااااااااا...
به خودت بگو که چرا به دیگران دروغ میگی تا بفهمی که چرا دیگران بهت دروغ می گن سعی کن به کسی درغ نگی تا کسی بهت دروغ نگه راست اپ کردم منتظرتم تا بعد خدانگهدار
سلام دیانا جان امیدوارم که همیشه خوش و خرم باشی و هیچ و.قت مثل من تنها نباشی. خیلی وقت بود بهت سر نزده بودم. منو ببخش. گرفتار بودم. به اندازه ی دو تا پست عقب افتادم. ایکاش میشد هیچ وقت بزرگ نشیم. اون وقت خیلی چیزها نمی تونست بوجود بیاد. که یکیشون دروغه. اومدم بگم که من up کردم. اگه وقت کردی یه سری به کلبه تنهایی ما بزن. تا بعد خدا پشت و پناهتون. Lonely
بینام میمیریم بینام، بینشان. اجسادمان، پشتِ وانِتها انبار میشوند. کسی ـ که نیست ـ اگر بدرقه میکرد ما را تا گورستان، نمیتوانست بداند، کدام پا ـ همه پوشیده در جورابِ یکرنگِ خاک ـ جفتِ کدام پای دیگر است... شبیه شاخهای گلهای گوزنِ بهدامافتاده پاها، با انگشتهای همرنگِ مرگ ـ که رنگی میانِ سفیدِ مات و زردِ خاکگرفته است ـ پیچیدهاند درهم.
سلام مهربان.هویت گمشده در وبلاگ جدید کنار ((عزیز دل)) به روز شد.منتظرت حضور همیشگیت هستیم...
سلام دیانا جان خوبی خانم ..اول میخوام دعوات کنم :D بعد کامنت این پستت رو میذارم :)>- ..چرا خبر ندادی وقتی آپ میکنی :-?.. خوب تموم شد;)) ...حالا کامنت >>>چون فکر میکنیم دیگه خیلی بزرگ شدیم و اجازه داریم هر کاری رو انجام بدیم ..حتی دروغ ...منتظر نوشته های خوبت هستم
سلام دوست خوب من منم دوست دارم برگردم به ۵ سالگی به به چه تفاهمی !!! راستی قبلا خیلی با معرفت تر بودی یه سر میزدی . پست این بارم یه مطلب از دیاناست . مرحمت بفرما یه سری به ما بزن.
سلام خانومی آره راست می گی ... دروغ شده مثل نقل و نبات ...یه چیز عادی و رایج... این خودمونیم که یان شرایط رو بوجود میاریم و بعد خودمون رو توجیه می کنیم... موفق باشی دیانا جونم
سلام عزیزم قرمزیه ستاره هاش مخصوصا انایی که سوسو میزنن یه کاری میکنه که آدم شب و همین جا بمونه البته با اجازتون جای دبشی واس خودت دستو پا کردی خوش به حالت که واسه خودته البته اگه مشکل نداره اگه واست افت نداره یه سر بیایی اونور پیش ما یه قهوه ای چیزی یم باهم می زنیم من کامنتای داغ داغ رو خیلی دوس دارم اگه قابل میدونی اومدی وب من بگو که میزاری سری یه بعدم یه ۳ ۴ شبی اینجا بمونیم یا نه دبراره مطلبت باید بگم نمیشه لعنی بزرگ نشد ودروغ نگفت مثله اینه که بخایی سه شنبه هفته بعد نیاد
عزیز جان به هر حال خوشحال شدم منتظره نظر خوشگلتم یه چیزه دیکه واست از همین الان ارزش قایلم و هیچ وقت کمتر از یه A4 کمتر کامنت هرگز نه نه ....
یادمه اون موقع ها از کسی نمی رنجیدیم یا اگه می رنجیدیم دلخوری هامون با یه لبخند از ته دل پاک میشد ؛ یادمه حرف دروغ تو دهنمون نمی چرخید تا میخواستیم یه کلمه دروغ بگیم اینقدر رنگ به رنگ میشدیم تا همه میفهمیدن؛ یادمه تحمل دیدن اشک کسی رو نداشتیم ؛ یادمه بی هیچ چشم داشتی همه دارایی هامون رو با هم تقسیم میکردیم ، حالا چه فرقی میکنه این دارایی یه عروسک بود یا یه توپ یا چند تا شکلات.. یادمه زود به هم اعتماد میکردیم و کمتر پشیمون میشدیم ؛ یادمه احترام سرمون میشد؛ یادمه اون موقع ها خدا مهربون تر بود... یادمه... یادمه؟!؟ یادمه! نه!انگار دیگه یادم نیست ، انگار دیگه یادمون نیست اگه یادمون بود اینقدر دروغ گفتن بامون آسون نبود اگه یادمون بود اینقدر به هم بی اعتماد نبودیم اگه یادمون بود اینقدر دل نمی شکستیم اگر یادمون بود ....شاید فقط شاید زندگی یه خورده قشنگ تر بود
سلام دیانا جون....دروغ چیزیه که از اول زندگی همه خواستار گفتن اون هستن تو بچه هار و می بینی که راحت می خوان دروغ بگن ولی بایاد آوری بزرگترها که دروغ گو دشمن خداست این کار و نمی کنن ولی ما آدم بزرگا بدون فکر کردن به جمله دروغ گو دشمن خداست راحت دروغ می گیم....به نظر من باید راه زندگی رو از بچه ها یاد بگیریم که با یه تذکر کوتاه راه درست و انتخاب می کنن...
سلام دیانا جان خسته نباشی ....... دلیل دروغ گفتن ما به خودمون بر نمکیگرده ...بلکه به شاید هزاران سال قبل ......از اون وقتی آدمیت مردو انیانو جانشینای ابلیس جلوه داد خدا از روحش به ماها می دمه ......و هر چه که بگذره انسان با گرایش بیشتر به شیطان از اون روح فاصله میگیره ......که عمر آدمای از بچگی شروغ میشه و به جهالت ختم میشه منم آپم منتظرتم
سلام عزیزم .. ممنونم که من رو فراموش نکردی و بهم سر می زنی ... می دونی انگار دروغ شده ابزار دنیای بزرگتر ها یه جور نیازه یا شاید هم یه جور عادت نمی دونم اسمش رو چی بگذارم ولی هر چی هست آسیب زننده است ای کاش بزرگتر ها فقط برای یک روز بچه می شدند اونو قت اون روز همه اجحاس می کردند که تو بهشت هستنند
اولین دروغم رو تو هفت سالگیم گفتم! میتونی تو پست بلوز جادویی م بخونیش.
چه قشنگه اینجا!
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon age be tabadol link moafeghi mano az in mozoh ba khabar kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye
سلام
لاگ قشنگی داری
به من هم سر بزن
نظرت در مورد لینک چیه؟
منتظرتم
سلام
ممنون من خوبم تقریبا !
تو خوبی ؟
ممنون که بهم سر زدی
و خیلی ممنون از شعر قشنگی که برام نوشتی
...
یه مدت مطالب وبلاگ یکنواخت شده بود گفتم یه تکونی بهش بدم و یه خورده تغییر و تحول ایجاد کنم توش !
این شد که تقریبا این پنج پست آخری که نوشتم با نوشته های دیگه یه خورده فرق می کنه...
...
به نظر من اگه دروغ رو از زندگی آدمای امروزی اگه بگیریم انگار برق رو از زندگی آدما برداشتیم !!!
حالا چرا داری از دروغ می نالی ؟ چیزی شده ؟!!
...
دلیل اینکه آدما به همدیگه دروغ میگن ...
دقیقا نمی دونم چی بگم دلیلشو ، ولی به نظر میاد که آدما به اون دنیا فکر نمی کنن که اینکارو میکنن !
و شایدم دلایل بسیار بسیار زیاد دیگه
...
با آرزوی موفقیت
در پناه حق
آره واقعا اگه این خاصیت پینو کیو وجود داشت عالی بود....اون پست من رو یادته
من دروغ نمیگم.... (چشمک)...متن مفیدی بود...راستی به ما سر نمیزنی..؟؟ منتظرتم..موفق باشی.بدرود.
سلام دیانا جون خوبی؟؟
ای کاش توی دنیا هیچ دروغی گفته نمیشد...
ای کاش توی دنیا هیج دروغ گویی وجود نداشت...
و هزاران ای کاش و ای کاش و ای کاش......
سلام
تو دنیای آدم بزرگا نمیشه با راست گویی محض جون سالم به در برد!
من میخوام برگردم به کودکی.
نمیشه!
کفش برگشت برای پای ما کوچیکه!
پل برگشت توان وزن مارو نداره!
پیروز باشی.
مثا همیشه عالی و زیبا...
راستی من هرگز دروغ نمی گوییم!!!
اگه چوابشو پیدا کردی به منم بگو ... یه جایی خوندم ادما خیلی عجیبن وقتی بچن دوست دارن زودتر بزرگ بشن اما وقتی بزرگ شدن مدام حسرت بچگی ها رو می خورن ...جدا هااااااااااااااااااااا...
سلام خانومی...
خوبی عزیزم؟خوش می گذره؟
چی بگم والا فقط اینو بگم که...............
دروغ دیگه یه عادته!!!!!!!
بازم پیشم بیا خوشحال میشم
بای تا های
چرا بابا بچه ها بیشتر دروغ میگن که!
چون یاد گرفتیم با دروغ راحت تر نفس بکشیم
به خودت بگو که چرا به دیگران دروغ میگی تا بفهمی که چرا دیگران بهت دروغ می گن
سعی کن به کسی درغ نگی تا کسی بهت دروغ نگه
راست اپ کردم منتظرتم
تا بعد خدانگهدار
سلام دیانا جان
امیدوارم که همیشه خوش و خرم باشی و هیچ و.قت مثل من تنها نباشی.
خیلی وقت بود بهت سر نزده بودم. منو ببخش. گرفتار بودم. به اندازه ی دو تا پست عقب افتادم.
ایکاش میشد هیچ وقت بزرگ نشیم. اون وقت خیلی چیزها نمی تونست بوجود بیاد. که یکیشون دروغه.
اومدم بگم که من up کردم. اگه وقت کردی یه سری به کلبه تنهایی ما بزن.
تا بعد خدا پشت و پناهتون. Lonely
بینام میمیریم
بینام، بینشان.
اجسادمان، پشتِ وانِتها
انبار میشوند.
کسی ـ که نیست ـ اگر بدرقه میکرد ما را تا گورستان،
نمیتوانست بداند، کدام پا
ـ همه پوشیده در جورابِ یکرنگِ خاک ـ
جفتِ کدام پای دیگر است...
شبیه شاخهای گلهای گوزنِ بهدامافتاده
پاها، با انگشتهای همرنگِ مرگ
ـ که رنگی میانِ سفیدِ مات و زردِ خاکگرفته است ـ
پیچیدهاند درهم.
سلام مهربان.هویت گمشده در وبلاگ جدید کنار ((عزیز دل)) به روز شد.منتظرت حضور همیشگیت هستیم...
سلام.ممنون که به من سر میزنی!من آپم.خواستی بیا!
سلام دیانا خانم
وبلاگ زیبا ی داری
می شه ایدیتو نو به من بدهید
سلام دیانا جان خوبی خانم ..اول میخوام دعوات کنم :D بعد کامنت این پستت رو میذارم :)>- ..چرا خبر ندادی وقتی آپ میکنی :-?.. خوب تموم شد;)) ...حالا کامنت >>>چون فکر میکنیم دیگه خیلی بزرگ شدیم و اجازه داریم هر کاری رو انجام بدیم ..حتی دروغ ...منتظر نوشته های خوبت هستم
سلام دوست خوب من
منم دوست دارم برگردم به ۵ سالگی
به به چه تفاهمی !!!
راستی قبلا خیلی با معرفت تر بودی یه سر میزدی .
پست این بارم یه مطلب از دیاناست . مرحمت بفرما یه سری به ما بزن.
شاد باشی دوست من
سلام خانومی
آره راست می گی ... دروغ شده مثل نقل و نبات ...یه چیز عادی و رایج... این خودمونیم که یان شرایط رو بوجود میاریم و بعد خودمون رو توجیه می کنیم...
موفق باشی دیانا جونم
سلام دیانا جان:
من خیلی وقته که دارم دنبال جواب این سوال میگردم اما هنوز پیداش نکردم! اگر تو موفق به این کار شدی منم خبر کن...
موفق باشی...
مرد پرهیزکار
http://iparsaman.blogsky.com
iparsaman@gmail.com
Salam ham update kardam ham linket kardam mikhastam bebinam ghalebeto az koja avordy manam mikham?????????
آره خیلی ها بی معرفت شدن خودشون بهتر می دونن من خیلی وقت هست از خواهر خوبم (م) خبر ندارد ای کاش یک تماسی با من بگیری ۰۹۱۷۷۰۰۶۱۷۴
سلام
عزیزم قرمزیه ستاره هاش مخصوصا انایی که سوسو
میزنن
یه کاری میکنه
که آدم شب و همین جا بمونه البته با اجازتون جای دبشی
واس خودت دستو پا کردی خوش به حالت که واسه خودته
البته اگه مشکل نداره
اگه واست افت نداره یه سر بیایی اونور پیش ما یه قهوه ای چیزی یم باهم می زنیم من کامنتای داغ داغ رو خیلی دوس دارم اگه قابل میدونی
اومدی وب من بگو که میزاری سری یه بعدم یه
۳ ۴ شبی اینجا بمونیم یا نه
دبراره مطلبت باید بگم نمیشه لعنی بزرگ نشد
ودروغ نگفت مثله اینه که
بخایی سه شنبه هفته بعد نیاد
عزیز جان به هر حال خوشحال شدم
منتظره نظر خوشگلتم
یه چیزه دیکه واست از همین الان ارزش قایلم و هیچ وقت کمتر از یه A4 کمتر کامنت هرگز نه نه ....
by my baby wait 4 u
َ
راستی با اجازه لینکیدمتون از صصمیم قلب و واسه رسیدن سریع بهت
سلام ...خوبی...خوشی...چی هم دلشون برای کودکی اشون تنگ شد...چقدرخوب مگرنه.........بی خیال...خیلی وقت....اسمونی باشی..
یادمه اون موقع ها از کسی نمی رنجیدیم یا اگه می رنجیدیم دلخوری هامون با یه لبخند از ته دل پاک میشد ؛
یادمه حرف دروغ تو دهنمون نمی چرخید تا میخواستیم یه کلمه دروغ بگیم اینقدر رنگ به رنگ میشدیم تا همه میفهمیدن؛
یادمه تحمل دیدن اشک کسی رو نداشتیم ؛
یادمه بی هیچ چشم داشتی همه دارایی هامون رو با هم تقسیم میکردیم ، حالا چه فرقی میکنه این دارایی یه عروسک بود یا یه توپ یا چند تا شکلات..
یادمه زود به هم اعتماد میکردیم و کمتر پشیمون میشدیم ؛
یادمه احترام سرمون میشد؛
یادمه اون موقع ها خدا مهربون تر بود...
یادمه...
یادمه؟!؟
یادمه!
نه!انگار دیگه یادم نیست ، انگار دیگه یادمون نیست
اگه یادمون بود اینقدر دروغ گفتن بامون آسون نبود
اگه یادمون بود اینقدر به هم بی اعتماد نبودیم
اگه یادمون بود اینقدر دل نمی شکستیم
اگر یادمون بود ....شاید
فقط شاید
زندگی یه خورده قشنگ تر بود
سلام دیانا جان
خوبی<<<؟؟؟؟
خب دروغم جزیی از زندگیهه.....
راستی من واسه آخرین بار آپم تشریف بیارید
سلام...
دروغ دروغ می آورد...
خیلی قشنگ بود...
سلام دیانا جون....دروغ چیزیه که از اول زندگی همه خواستار گفتن اون هستن تو بچه هار و می بینی که راحت می خوان دروغ بگن ولی بایاد آوری بزرگترها که دروغ گو دشمن خداست این کار و نمی کنن ولی ما آدم بزرگا بدون فکر کردن به جمله دروغ گو دشمن خداست راحت دروغ می گیم....به نظر من باید راه زندگی رو از بچه ها یاد بگیریم که با یه تذکر کوتاه راه درست و انتخاب می کنن...
سلام دیانا جان
خسته نباشی .......
دلیل دروغ گفتن ما به خودمون بر نمکیگرده ...بلکه به شاید هزاران سال قبل ......از اون وقتی آدمیت مردو انیانو جانشینای ابلیس جلوه داد
خدا از روحش به ماها می دمه ......و هر چه که بگذره انسان با گرایش بیشتر به شیطان از اون روح فاصله میگیره ......که عمر آدمای از بچگی شروغ میشه و به جهالت ختم میشه
منم آپم منتظرتم
سلام.خوبی دیانا؟؟:d
والا نمی دونم به کی بر می گرده :d اینم که دروغ می گن
خودت بهتر می دونی :d چرا دروغ میگن که بازم خودت
می دونی :-" .
امیدوارم از این نظرات پر بار من فیض کامل رو ببری :d
بازم بیا . کاری نداری؟؟من دیگه برم :d
بای بای.
سلام ..مرسی ..همیشه صدایم از قرن ها لبخند بی پرده می آید ..همیشه تصویرم از نقش های آبی بی تصویر
اما می دانی صداقتم را در کودکی جا نگذاشته ام
سلام خانم گل
من از خوندن این مطالب لذت بردم
خداحافظ همین حالا
همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شدن چشمام
خداحافظ کمی غمگین !
به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید
...
اگه گفتم خداحافظ
نه اینکه رفتنت سادست
نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جادست
خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها !
بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا
خداحافظ، خداحافظ همین حالا
« خداحافظ »
به من سر بزنید
دنیای کودکی دنیایی سراسر صداقت و یکرنگیست کاش همه کودکانی بیش نبودیم .
سلام دوست عزیز
امیدوارم که دنیا بر وقف مراد باشه
اومدم که عرض ارادتی کنم و ...
دیگه دیگه فعلا خدا نگهدارت
سلام دیانا جان
خوبی
کجایی
شما
خوبین
من اپیدم
ومنتظرتونم
خوشحال میشم یه سر بزنید
فعلا
سلام عزیزم .. ممنونم که من رو فراموش نکردی و بهم سر می زنی ... می دونی انگار دروغ شده ابزار دنیای بزرگتر ها یه جور نیازه یا شاید هم یه جور عادت نمی دونم اسمش رو چی بگذارم ولی هر چی هست آسیب زننده است ای کاش بزرگتر ها فقط برای یک روز بچه می شدند اونو قت اون روز همه اجحاس می کردند که تو بهشت هستنند
لا لا لا لا نخواب دنیا خسیسه واسه کم ادمی خوب مینویسه
یکی لبهاش تو خوابم غرق خنده است یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه
لا لا لا لا نخواب خواب که دوا نیست
دل دیوونه داشتن که خطا نیست
میگن دست از سرش بردار نمیشه اخه عاشق شدن که دست ما نیست
لا لا لا لا نخواب تنهایی زرده اگه طولانی شه مثل یه درده
اگه چشم انتظار باشی که هیچی دروغ میگی به دل که بر میگرده
لا لا لا لا نخواب تیره است چراغم مثل اتشقشان میمونه داغم
به جون گلدونا کم غصه ای نیست
هزار شب شد هزار شب شد نیومد باز سراغم
لا لا لا لا این هم بود سرنوشتم
این از امروزم و این از گذشتم
نمیخوابم تا تو برگردی یک روز
منم خواب رو واسه اون روز گذاشتم
سلام دوست عزیز
امیدوارم که همیشه خوش و خرم باشید و هیچ وقت مثل من تنها نباشید.
باز کلبه تنهاییم با خطی خطی هام رنگ تازه به خودش گرفته و منتظر حظور سبزتونه.
تا بعد خدا پشت و پناهتون. Lonely
سلام دوست خوب و همراه همیشگی ام.
با یه شعر تازه آپم ومنتظر شما و نظرات سازنده تون هستم.
شاد باشید یا حق.
سلام ..مرسی سر زدی ..راست میگی اگر دروغ وجود نداشت چقدر دنیا قشنگ بود ...در مورد دعائی هم که کرده بودی مرسییییییییییییی
سلام وبلاگتون زیباست موفق باشین بای